وام بگیرید
عزیزم مگه شوهرت نگفت که جدا شین قرار بود بری خونه پدرت بعدش چطور اشتی کردید و قرار شد بری خونه پدرشوهرت
اسی دیگه اینقد حساس نباش همش پیش خودت میگی اونجا بده چی و فلان از کجامعلوم شاید تو و مادرشوهرت اینقد خوب بودین باهم شوهرتم کم کم ادم شد اونجا، من ۱۳ساله ازدواج کردم ۶سال تو یه اتاق مادرشوهرم زندگی کردم الانم تو حیاطشون خونه ساختیم در اصل هر دیقه همدیگه رو میبینیم بعداز ظهرا تا غروب تو حیاط میشینیم روزگارمیگذره چکار میشه کرد آدم باید یکم آستانه تحملش رو ببره بالا،شما همینو ملکه ذهنت کردی ک زندگی با مادرشوهر بده دنیارو چ دیدی ممکنه همچی زندگیت رو ب راه شد اونجا دیگه خودت نخوای جدابشی ازشون
مهستی میدونم پسرتو دوست داری، اما خودتو نجات بده واسه پسرتم خدا بزرگه. همین پسرت ان شالله بزرگ میشه زن میگیره، پیش زنش اجازه نداره ی دست رو سرت بکشه یا ی هدیه برات بخره. جدا شو و ی شوهر باوفا پیدا کن و زندگیتو از سر شروع کن . الهی خوشبخت بشی.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
