عروس خاله شوهرم بارداری بستری بود تو بیمارستان یه هفته.منم فقط چهار باز زنگ زدم به خاله شوهرم احوالشو پرسیدم نرفتم عیادت.چون وقتی باردار بودم نامزد بود یه بارم یه اس نزد حالمو بورسه.وقتی بچم دنیا اومد همه اومدن عیادت حتی نامزد های تایفه جز اون.یه رنگم نزد تبریک بگه منم نرفتم عیادت اما زنگ زدم.امروز خاله شوهرم به شوهرم گلایه کرده شوهرم گفته وقتی بچم دنیا اومد چرا نیومد و...منمزنگ زدم گفتم والا مریض بودم واقعا هم مریض بودم دیگه چیزی نگفتم.از این حرص میخورم عروسش عین چی بی معرفته بعد میاد از بقیه گلایه می‌کنه خوبه به عروست آدم بودن یاد بده برا همه اینطوری.مردم بخدا شانس دارن
خب الان چی بگیم؟
ولش کن بابا زیادی توقع دارن منم بودم همینکارو میکردم
سم خالص خوب نرفتی ک نرفتی این گلایع کردن داره😑😑😑
چه توقعا عروس خاله شوهر یاعلی😂😂
ب نظرم جای اینکه مریضی رو بهونه کنی رک و راست میگفتی بفهمه
خب تو نرفتی عیادت اونم نیومد عیادته تو
الان مساوی شدین
انتظار داری وقتی خودت نرفتی اون بیاد ؟؟
خوب جوابش دادی. بازم نرو فکرمیکنه خبری
عزیزم خودت و درگیر حاشیه نکن
هر وقتم دیدی اصلا توضیح نده ک چرا نیومدم،یا چرانیومدی.حرف باد هواست 🙂
خداروشکر شوهرت جوابشو داد.بیخیال بابا
والا من دختر خاله شوهرم بیمارستان بستری بود رفتم عیادت
حالا دوماهه مامانم مریضه یه زنگ نزده حالشو بپرسه
تازه یه اتفاقیم برامون اقتاد فهمیدیم خوشحالم شدن☹
ببین زندگی مثل یه اتوبان دو طرفست خوبی می کنن باید خوبی رو همون اندازه چه بسا بیشتر جواب داد
شمام بیشترم جواب دادید
بعضی ها فکر می کنن فقط خودشون وخانواده خودشون آدمن
توقع زیادی داشتم خاله شوهرتون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
