2777
2789
عنوان

شوهرم شبا...

| مشاهده متن کامل بحث + 1895 بازدید | 38 پست
ن برو بهشت همیشه بخندی😁 البته گاهی نصف شب بغل میکنه بعد هولش میدم یهو از خواب میپره میفهمم جن درونش ...

چقدتوخوبی احه ،کاش میشد من بغلت کنم😁😁

من زنم....درگلوی زمین گیرکرده ام قدری حرف میخواهم وکمی آزادی!!دوباره سیب بچین حوا...من خسته ام بگذارازاینجاهم بیرونمان کنند...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای😂😕

من می گفتم می شه بری اون ور تر یه کم رعایت می کرد باز دوباره می دیدم محبتش رو با چسب دو قلو نشون داده.🤣🤣توام رُک و راست بهش بگو.

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//
من می گفتم می شه بری اون ور تر یه کم رعایت می کرد باز دوباره می دیدم محبتش رو با چسب دو قلو نشون داد ...

اخه این فرق دارع شوهرمه چی بگم بهش بنده خدا همیشه هم اینطور سفت نمیگیره😢

اخه این فرق دارع شوهرمه چی بگم بهش بنده خدا همیشه هم اینطور سفت نمیگیره😢

بگو بیا این بالش رو جای من بغل کن حالا که عادت کردی.

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//
همش میگم شاید بهش بر بخوره

نه بر نمی خوره این جوری بخوای فکر کنی باید هر وقت اذیت شدی سکوت کنی چون طرف بهش بر می خوره.

هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....  //خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//
چقدتوخوبی احه ،کاش میشد من بغلت کنم😁😁

فدات عزیزم بیا 😆🙆

یه چیزی میگم شاید توام تجربه کرده باشی ؛ یه وقتا دلت میخواد که دور از سرصدا شی؛ دوس داری خون ماه و تو تاریکی شب بپاشی؛ دوس داری لهشون کنی آدما رو زیر چرخ ماشین...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

ناشناس

شیمی_تجزیه | 24 ثانیه پیش
2791
2779
2792