یکی از اقوام ما خیلی سال های پیش با دختر عموش ازدواج میکنه و بعد عاشق دختر عمش شده زمانی که زنش حامله بوده ، بعد از اینکه بچه هاش به دنیا میان دوقلو بودن یه پسر و دختر ، بعد دو سال میره دختر عمه رو میخواد ، و زن اولش به خاطر بچه هاش میمونه تو اون زندگی ، چون قدیما طلاق زیاد رسم نبوده ، با وجود همه ی بدی هایی که به خودش و بچه هاش شد تمام بی حرمتی ها چون تو به خونه زندگی میکردن شاید دو هفته یه بار میخوابید پیشش معذرت میخوام ، اما حالا بچه های زن اول بزرگ شدن و پسره نمایشگاه ماشین داره و هر دو ازدواج کردن و زندگی خیلی خوبی دارن اما زن دوم دخترش دومین باره که داره طلاق میگیره و پسرش هم معتاد به ترامادول شده ، و خرج زندگی اصلا نمیده زن و سه تا بچه داره اما پسر زن اول خرج زندگی اونم رو میده