س خانما من یکسال عروسی کردم بچمم دو ماهشه تو یک ساختمونیم کلا خیلی میمدن و میرفتن.. بعد چند روز مادرشوهرم نبود دخترش اومد دم در در زده من متوجه نشدم بعد زنکم زد ک کجای گفتم خونم دارم میرم بیرون گفت بیا درا باز کن بعد تا رفتم گفت من نمیام تو و ناراحت شد حالا هم مادرش و خودش با من سنگینن و نیمدن دیک چند تا تیکه هم انداختن به جهنم شما چی میگید
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منمهمسایهمادرشوهرم هستم هر دقیقه میاد اکثرا یا خوابمیا حمومم یا دارم لباسی پتویی چیزی تو حموم میشورم متوجه نمیشم اینم همهجا جارمیزنه که فلانی در باز نمیکنه خو یکی نیست بگه چه خبرتهدرستههمسایهایم ولی من دم در منتظر توننشستم که خودم هزار تا کار و بدبختی دارم