شوهرم بددل بود زندگیم کاملا شبیه یه سری رمانا بود
خداروشکر خیلی تغییر کرده
رمان ها زاییده مغز یه عده هستن با هدف خاصی
عاشق شدن و ازدواجمون
جزوه دادیم بهمدیگه،و عشق و مخالف پدرمن و درنهایت بهم رسیدن و زندگی خوب خداروشکر
والا نمیدونم رمان برای من یا نه
اما من همسرم خیلیییی دوس داشتم به هزار و‌یک دلیل خانواده ام مخالفت کردن و من با ایشون ازدواج نکردم
سپردم به خدا
و مجبور شدم با یه اقایی دیگه ازدواج کنم
ازیشون جدا شدم این اقا مشکل روحی داشتن و خانواده اش نگفته بودن
و‌تقریبا چهار ماه بعد با همون اقایی که دوسش داشتم و‌الان همسرم هستن ازدواج کردم🥰
زندگی منکه نه اما مادر چرا شبیه رمان های غمگینه
من زندگیم شبیه شاید برای شما اتفاق بیفتد پر از استرس و تنهایی
زندگی من شبیه یه رمانی ک قبلا خوندمه ولی اسمشو یادم نیست هرچیم فکر میکنم یادم نمیاد
اینجوری که یه پسره ازم خوشش میومد من ازش خوشم نمیومد الان عاشق هم شدیم
😂من شوهرم عیننننن اونااااسسس با این تفاوت که شوهر من نیس خاک بر سر منو پیدا نمیکنه
والا من هر کی تاپپیکهامو نگاه می‌کنه فکر می‌کنه دارم از یه رمان اسکی میرم یا خیالاتی شدم
والا زندگی منو باید از رو رمان بنویسن
همش درگیری و کش مکش
یکیش تو انضام هست
حس میکنم زندگیم ب هیچ فیلم و رمانی شبیه نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
11 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
13 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
