طلاق دادن زنم با یک بچه

هیچ کدومو نمیدونستم اخه دختر ۱۶ ساله چی میفهمه فقط دلم میخواست از خونه فرار کنم... مامان بابامم چشمشون به پسر پولدار و.خوش نام شهرو محل افتاده بود...

کورد سنندجم

خانوادش فکر میکنند دلسوزند و من نمیفهمم چون بچم🤭

ببخشید چه جوری اشنا شدین

چطوری میتونن واقعن از بچشون دور باشن بعضی خانوما کاش یکمم ما بی رحم بودیم تا نابود نشیم😥

اسی با اجازه شرمندم🙏🏻💖

☆●○●♡[اسمم ثمین هست. مهربونم میشه صلوات یا حمد یا آیت الکرسی یا هرچیییی خودت عشقت کشید به نیت اینکه عشقم برگرده باهم آشتی کنیم و مانع ها دفع بشن بخونی دورت بگردم؟ دلت شاد قشنگم♥️🌱]♡●○●☆

نذار بچه بره زیر دست نامادری 

بایدتباش کنی تنش کم بشه توخونه 

مطمئنا دوطرفه مقصرین

همه میگن طلاقش بده و ولش کن تا ادب شه ولی درسته اذیتت کرده یه لحظه فک کن شاید خواست خدا بوده این زن به وسیله تو درمان شه اون مریض هست و مطمئن باش ریشه در بچگی اش داشته نذار بچت سرنوشت مادرش را پیدا کنه ببرش مشاوره و کمکش کن درمانش کن محبت کن کفش آهنی بپوش و تلاشت را بکن گناه هرچی باشه مادر همسرته اگه این وسط خواهرت اینجوری بود خانواده ات یا خودت طردش میکردین نه کمکش میکردین شده بستری اش کن ولی ولش نکن حداقل 1 سال تلاشت را بکن از نو شروع کن کفش آهنی به پا کن و جدی درمانش کن همین باعث بشی بچه خودت بی مادر نشه و با هردو باشه کلی رحمت برات سرازیر میشه من همسرم اوایل هنسن مشکلات ولی متفاوت تر داشت که من مطمئن بودم روانی هست کلی اذیت شدم ولی حالا خداوند کمکم کرده و بخاطر صبرم آرزوهام را برآورده کرده 

و اینکه کاش نمیذاشتید خانواده ات از این موضوع باخبر بشن چون حتی اگر آشتی کنید و درمان بشه همسرت اونا تا ابد از همسر شما کینه دارند و متنفر میشن و اینجوری حس منفی به همسرت سرایت پیدا میکنه و بین عروس و خانواده خودت تنش بوجود میاد 

یاد داداشم افتادم استارتر.

اونم از خانمش جدا شد بچش ۱۰ ماهه بود، خانمشبچه رو‌نمیخاست. داداشم ۱۰ سال خودش بزرگش کرد ، دوتا پرستار گرفت ، البته از اشناها پرسید که ادم مطمعنی باشه.سخت بود ولی گذشت دیگه پارسال مجدد ازدواج کرد ، خداروشکر خبیلی خوبه خانم جدیدش.

اما قبلش تا شش ماه زیر نظر مشاور بودن هرسه شون .

اسی فقط دعا میکنم الهی هیچ مردخوبی گرفتار زن بد نیفته وهیچ زن خوب گرفتار مرد بدوهیچ بچه ای بین طلاق وجروبحث پدرومادرش زجر نکشه!ولی وقتی زنت ۸سال هین اخلاقش بوده گمونم تا ابداین اخلاق خواهد داشت بچه بزرگ میشه البته بامحبت شماکه براش کم نزاریدولی شما میمونی وزن روانی که از زندگی لذتی نبردی وافسوس که کاش زودترازش جدا میشدم تاجوانی به فکر زندگی جدیدی باش اونم گرفتار یکی مثل خودش بشه شایدخوشبخت تربشه

متاسفانه یکی از نزدیکان من هم شرایط شما داره باکمی تفاوت خانومش مشکل روانی داره یه باریه مهمونی باهم وبچه هاشون نرفتندکلا زنه باخانواده شوهر توی این ۱۰سال زندگی یک ماه باهاشون رفت آمدنداشته بچه ها اسیروکبیراین جروبحثهای چندساله به نظرمن دارکج هرگز صاف نمیشه

یه فرصت دیگه بهش بده ولی تعهدازش بگیرکه میتونه خلق وخوی بدش کنار بزاره اگه تونست توی چندوقت خودش اصلاح کنه بخاطربچه اش که خوب اگه نتونست ارزش نداره هی کشش بدی تاجوان هستی وفرصت داری به فکرزندگی تازه ای باش

ای وای خیلی کم سن بودی که البته خودمم عروس کورداتونم و میبینم خانواده شوهرم چه جوری تو سن کم دختراشونوعروس میکنن و فقط و فقط از یه دختر ازدواجش مهمه   نه درس نه تحصیل نه پیشرفت هیچ فقط شوهر اونم شوهر دولتمند   حتما این اصطلاح برای تو هم اشناس

همسرت از نظر اخلاقی هم مشکل داره؟از چه نظر هم سطح نیستین؟اینطورکه میگی که اونا از طبقه مرفه هستن

کاربریت یک روز قبل بماند این سومین تاپیک که میزنی به عناوین مختلف نمی‌دونم چه چیزی دنبال میکنید قانون بهترین راهنماست برای شما پسرتم بستگی به خودت داره چطور بار بیاریش