بچها من س،ینه هام از اول کوچیک بودن جوری ک اصلا چاک نداره و فقط برامدس
بعد این شوهرمم میدونم دوست داره ولی تا حالا بهم نگفته
از بی توجهیش نسبت ب اون قسمت قشنگ میفهمم.
ن پول انچنانی داریم ک برم پروتز کنم ن راه کارای دیگ جواب میده
افسرذه شدم واقعا
مونده تو دلم لباس یقه باز بپوشم
خواهرشوهرم و مادرسوهرمم نمیدونم از عمده یا نفهمیشونه
هر موقع ما اونجاییم بقران قسم یقه لباساشون بازه بازه قشنگ چاک زده بیرون.
من مطمئنم هیچ وقت شوهرم ب اونا یا اونا ب شوهرم چشمی ندارن ولی خب ی درصد احتمال نمیدن ک ممکنه من ناراخت شم؟!
اخه زن داداشای مادرشوهرم میان میره سریع لباس عوض میکنه میگه ی وقت ناراحت نشن زنداداشام
ولی ما میریم همیشه تنگ ترین و باز ترین لباسشو میپوشع
من نمیگم نپوشه،چون جوونه ۴۴سالشه مادرشوهرم ولی خب همونطور ک بفکر زنداداشاشه بفکر من نیست.
مثلا میگه زنداداشام سبزه ان من سفیدم ممکنه ناراحت شن پیش داداشم باز بپوشم
ولی نریزید سرم بخدا این مبدونه من حساسم نسبت ب لین قضیه سر همون ابنطوری میکنه
اخه چندبار گفته عروسم سینهاش کوچیکه
یبارم خونشون بودیم فیلم نگاه میکردیم ی خانومه بود با سینه های بزرگ و درشت
جلو شوهذم گفت این خانومه حق توروخورده وخندید
منم خندیدم اون لحظه ولی بخدا تا یک هفته یادم بود و همش ناراحت بودم.
شاید فکر کنید چیز مهمی نیست ولی من واقعا افسرده شدم از بس پی راهکار بودم و جواب نگرفتم🥺🚶🏻♀️💔