2777
2789
عنوان

کسی بچش روز هفتم ....زردیش ۱۶ بوده....چکار کردین؟؟؟؟😭😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 322 بازدید | 42 پست

من تو ۴ روزگیش همین چند روز پیش،بوده ۲۱

بردمش دستگاه بیمارستان

اذیت شدم ولیبعد از دو روز رفع شد شکرخدا

من یه معلمم🌱.دلیل اینکه میام نی نی سایت سرگرمی نیست،یه جور انجام وظیفه س،یه جور کمک کردن، البته تا جایی که بدونم.پستایی که میذارم برای روشن شدن افکار هست. اتفاقا از اینکه ریپلای میکنید و جواب نظراتم رو میدید خیلی خوشحال هم میشم. در ضمن ،ادامه ی امضام تبلیغ نیست. تجربه  ی شخصی خودم و گروووهی از انسان هاست. * وقتی خواستید زندگی مشترک خیلییی خوبی داشته باشید و همسرتون رو اونجوری هست درک کنید و درست زندگی کنید،هم چنین وقتی نمیدونید چجور مردتون رو قوی و بزرگ ترش کنید و چطور مرد مقتدر زندگیتون کنیدش، به این آی دی تو ایتا پیام بدید.Admin_hamsardari@ ( ادمین دوره ی همسرداری). یا واذد این لینک شید(https://eitaa.com/joinchat/4060939106C6b31f6b3be)اونوقت بشین زیر سایه ی مردونش لذت زن بودن رو تجربه کن.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دختر منم همین بود الان شش ماهش شده کلی گریه کردم

ولی تو نکن آرامشت رو حفظ گن چیزی نیست

حجامت گوش سریع پایین میاره ولی باید مطمئن بشی خوب شیر میخوره و زیاد دفع ادرار داره اینم از پوشکش مشخص میشه

اگه حجامت نمیکنی ببر بیمارستان دستگاه ها مطمئن تر و سالم تر هستن دمای محیط تنظیم هست و....

زردیش بالاست روی هوش بچه تاثیر میذاره یا ببر بیمارستان یا دستگاه بیار خونه ولی دستگاه رو از بیمارستان بگیرید .‌کسایی هستن دستگاه اجاره میدن دستگاه ها خراب و بی کیفیت هستند

کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار می‌گه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک هم‌خانه باهاش ادامه بده.

من دخترم زردیش ۱۷ بود همه کارم کردم خوب نشد تا اینکه دکتر گفت ممکنه مغزش آسیب ببینه دو شب زیر دستگاه بود خوب شد کاش از همون روز تولد گذاشته بودمش زیر دستگاه

همسرم ودخترای گلم شما بهترین هدیه های خدا هستین خیلی دوستتون دارم .خدایا یه معجزه کن منم صاحبخونه شم یه خونه مستقل مال خود ِ خودم . 
دختر منم همین بود الان شش ماهش شده کلی گریه کردم ولی تو نکن آرامشت رو حفظ گن چیزی نیست حجامت گوش س ...

منم همش تو بیمارستان گریه میکردم الان دخترم سه سالو نیمشه 😂فکر میکنم به خودم خندم میگیره چرا اونطوری میکردیم هم اتاقیمم گریه میکرد فکر کنم برا هورماناس

منم همش تو بیمارستان گریه میکردم الان دخترم سه سالو نیمشه 😂فکر میکنم به خودم خندم میگیره چرا اونطور ...

دقیقا اونقدر گریه کردم و به بدن لخت و کوچیکش توی دستگاه نگاه کردم کم مونده بود کور بشم

حالا خیر سرم بچه سومم بود ۳۳ سالمه😆

البته دوتا پسرام زردی نداشتن تجربه نداشتم ولی میدونستم حالا که کنترل میشه خطرناک نیست ولی مدام گریه میکردم

دقیقا اونقدر گریه کردم و به بدن لخت و کوچیکش توی دستگاه نگاه کردم کم مونده بود کور بشم حالا خیر سرم ...

منم همش از دستگاه میاوردم بیرون فوتش میکردم دو شب پشت سر هم نخوابیدم دلم نمیومد بخوابم 😄من ۲۲ سالم بود بچه اول بود .اگه بازم بچه دار شم فکر نکنم دیگه خودمو اذیت کنم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز