اینو واسه اونایی مینویسم که ممکنه مشکل شبیه منو داشته باشن.
الان سه ماهه حدودا شوهرم رفته و برگ حق طلاق هم به من داده کهاگه هر وقت خواستم جدا شم.
خودش هم الان فهمیدم با یک زن(نه دختر) داره زندگی میکنه. و در هنگامی که با هم بودیم هم با اون بوده اما رابطه نداشتن. اما الان دیگه رابطه هم دارن. خوب عملا ما هم دیگه طلاق گرفتیم و نباید کنجکاو باشم توی زندگیش.
من فکر میکردم اون اصلا اهل دوست دختر و این حرفها نیست .هر کسی میگفت من میگفتم اون این مدلی نیست...وای انگار آدمها رو نمیتونی بشناسی.
خب
هیچ مشکلی نداشتین باهم؟
خب دلیلش چی بود
خوب عزیزم قبل ازدواج راجبش تحقیق نکردین؟
اعتیاد نداره؟
میدونی شاید چون مطمعن بودی اهل این چیزا نیست و هیچوقت از دستش نمیدی بخاطر همین هرجور دلت میخاست رفتار کردی و اصلا سیاستی نداشتی
شوهر منم موقعی که سر و گوشش جنبید بهم حق طلاق دادی کسی که عقد نامه و شناسنامه مو قایم میکرد من سراغ طلاق نرم کسی که التماسم میکردم باهاش بمونم دلم گرفت تاپیک تو خوندم تف به هر چی خائن
یعنی اعتماد زیاد داشتی و خیانت کرد یا چی؟؟؟؟
سلام سرکار خانم...زندگی تجربه است و بعضی مواقع تجربیات گران تمام میشن ..اما من خودم بعنوان یک انسان و کسی که تجربیات مختلفی داشته از ازدواج طلاق تنهای و باز ازدواج این همیشه به همسرم میگم از کسی بترس که ندیده از کسی که دیده نترس چون دیده دیگه دیده و رد شده اما کسی که ندیده ترسناک هست امیدوارم همه به تعهد و تعهلشون وفادار باشن
تو مطلب‌های قبلی مشکلمون رو نوشتم
اتفاقا شوهر من خیلی معذب بود و آروم. اصلا بهش هر کاری میخورد کنه جز خیانت. من اصلا باورم نمیشد...اما این کار رو کرد
مطالب قبلی منو حوصله داشتی بخون.
