2777
2789
آها غذا خوردنت چجوری بود کم میخوردی  یا زیاد . مثلا اگه نهار غذاتون برنجی بود چند بشقاب برنج می ...

خوردنمم خوب بود تا یه هفته اولش نه هاا یه هفته اینا طول میکشه تا اشتها باز بشه هفته اول فقط خواب آوره بعد اون تازه اثر میذاره ، من خیلی انگیزه داشتم میگفتم یعنی هر جور شده باید چاق بشم بخاطر همین صبحا بیدار میشدم صبحونمو میخوردم صبحو نمم اکثرا کره مربا بود که هر دو چاق کنندن. بعد قرصامو میخوردم میخوابیدم ساعت 11 اینا پا میشدم نهار درست میکردم ناهارم یا ماکارونی بود یا برنج که یه بشقاب میخوردم ولی بشقاب پرررر اینم بگم بشقابتو همون اول پر کن و بگو من باید اینو تموم کنم اولش کم نریز بعد بگی حالا بذار اینو بخورم اگه سیر نشدم بازم میریزم میخورم اینطوری اشتهات کور میشه و فقط میتونی بشقاب اولو بخوری بعد از ناهارم که یکسره میخوردم تا شام مثلا میوه میخوردم تخمه خیلی میخوردم اگه عصرها خیلی گشنم میشد نون پنیر میخوردم خلاصه بگم باید دهنت از کار نیفته هر چی اومد بخوری. دهنت یکسره در حال جنبیدن باشه شام بخور بعد شام هم دوباره میوه بخور آخر شبم که میخوای بخوابی با نون پنیری یا اگه از شام چیزی مونده بخور با این روش حتما حتما چاق میشی 

من وقتی خودم نتیجه دیدم.شوهرم هم اینطوری چاق شد بعد به خواهرام گفتم اونام چاق شدن

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خوردنمم خوب بود تا یه هفته اولش نه هاا یه هفته اینا طول میکشه تا اشتها باز بشه هفته اول فقط خواب آور ...


خوشبحالت . تاپیک قبلم نگاه کن. من 39 کیلوام بخدا مهرها کمرم و دنده هامشمرده میشن یه عدد لاغر استخونی   الانم به زودی عروسیمه بخدا خیلی ناراحتم  فامیلا شوهرم منو بببینن چی فک میکنن   ان شاء الله که بتونم تا عروسیم  حداقل 3*4 کیلو اضافه کنم 😭😭😭

لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴         جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشته‌ی آیندتی پس‌جایی واسه پشیمونی نزار‌.    ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
خوشبحالت . تاپیک قبلم نگاه کن. من 39 کیلوام بخدا مهرها کمرم و دنده هامشمرده میشن یه عدد لاغر استخونی ...

منم خیلی لاغر بودم 37 38 کیلو بودم ولی با استارت اول شدم 50 و بعد اونم یه یه مدت قرص میخوردم دوسه کیلو زیاد میکردم و همینجوری خودمو رسوندم به 58 الانم که آخرای بارداریمه 70 کیلوام😁

عروسیت کیه ؟ اگه خودت بخوای حتما چاق میشی مثلا نصف راه ول نکنی بگی ول کن بابا اینکه تاثیر نداره باید ناامید نشی فقط فکر و ذکرت خوردنو خوابیدن باشه میدونم نزدیک عروسیت استرسو اینا میگیری و الان که یکم وقت داری شروع کن

منم خیلی لاغر بودم 37 38 کیلو بودم ولی با استارت اول شدم 50 و بعد اونم یه یه مدت قرص میخوردم دوسه کی ...


گلم چجوری  استارت زدی که شدییییی 50 🧐🧐🧐 


چه قرصی خوردی؟؟؟ 


 تو چه مدت  بیست کیلو اضافه کردی  

من دو ماه دیگه عروسیمه 

لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴         جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشته‌ی آیندتی پس‌جایی واسه پشیمونی نزار‌.    ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792