خواهر شوهرم نامزد کرده انشالله که خوشبخت شه دوماهی میشه با خانواده دوماد رفتاآمد میکردن باب آشنایی ولی من نمیدونستم بعد آخرش همه چیو تموم کردن بهمون گفتن بیایید بله برون حتی تو جلسه خاستگاری برادرای عروس هم نبودن اولین بار دادماد رو تو بله برون دیدن ولی خواهر برادرای دوماد حتی زنداداشاش تو همه جلسات شرکت داشتن
یه مراسم داریم که خانواده ها همدیگرو دعوت میکنن شام باب آشنایی ولی مادرشوهرمینا اونم به ما نگفتن تنها رفتن بعد منو جاریم بله برون رفتیم واسشون خر حمالی
دوباره محضرم که میخوان برن عقد کنن گفتن شما ها نیستین یه جشن دیگه بعد محضر میگیرم اون وقت بیایید کادو بدین 😐حس بدی دارم انگار فقط واسه حمالی مارو میخوان بعد ما خیلی با هم صمیمی هستیم جوری که هر هفته خونه مادرشوهرمیم