هر دوتامون کم سن بودیم که ازدواج کردیم ، از اقواممه و خانوادش منو براش انتخاب کردن و اونم قبول کرد ، اون ۱۹ ساله بود و من ۱۶ ساله
الان تقریبا ۸ سال گذشته و همسرم میگه تو رو دوست ندارم سلیقه من نیستی و اون زمان بچه بودم و خانوادم تو رو انتخاب کردن ، الان من دوتا بچه دارم ولی دوست ندارم طلاق بگیرم چون بزرگ کردن بچه ها به تنهایی برام خیلی سخته و همسرم میگه خرجشون رو میدم ببرشون ،چون دلش میخاد ازدواج کنه ،
از طرفی از درون خورد شدم مدام تحقیرم میکنه و میگه تو قشنگ نیستی و اصلا تو دلم نمیری ،میگه من الان بزرگ شدم دلم میخاد با انتخاب خودم ازدواج کنم
خیلی دلم گرفته .میدونم مشکلم هیچ جورت حل نمیشه مدت زیادیه هر روز این سرکوفت هارو تحمل میکنم و کلی رفتار دیگه ...چکار کنم؟
شما جای من بودین چکار میکردین؟