فکر میکنم وقتی از شر کنکور لعنتی راحت بشم تازه میتونم یه نفس راحت بکشم الان که فقط عصه وغصه حتی توی خنده ام ته دلم غم دارم،دلم تنگ شده واسه وقتی که با خیال راحت با یه شلوارک جلوی کولر دراز میکشیدم و هندونه می خوردم و ومپایر دایریز میدیدم،چقد ساده ترین چیزا برام حسرت شده،حسرت یه خواب راحت،حسرت احساس راضی بودن از خودم و نداشتن عذاب وجدان،حسرت یه دل سیر بیرون رفتن با رفیقام،حتی حسرت یه فیلم ساده،مهمتر از همه حسرت حال دلم من همیشه از اعتماد به نفسم از غرورم شاد بودم الان ندارمش ندارمششششش