دوستان امشب منو خواهرام با اسنپ داشتیم میرفتیم خونه ی داییم بعد من جلو نشسته بودم تو مسیر که داشتیم میرفتیم یهویی دختر عممو دیدم اونم منو دید بعد با چشای گشاد و متعجب داشت منو نگاه میکرد هیچی دیه ما رد شدیم بعد به خواهرم گفتم بهش زنگ بزن بگو که تو خیابون دیدیمت داریم با اسنپ میریم خونه ی داییم ازین جهت گفتم زنگ بزنه ک بسیار دختر خاله زنکیه تو زندگی همه سرک میکشه و حرف میزنه پشت سر آدم و با اون طرز نگاهش من فکر میکنم قطعا برداشت بدی کرده و نمیدونسته ک اسنپه چون شیشه های عقبم دودی بود خواهرام مشخص نبودن اونیکی خواهرم مخالف بود میگف زنگ نزن هیچی دیه خواهرم زنگ زد گف ک دیدیمت دختره درآورد گفت که نه شما برا این زنگ زدین چون فکر کردین من فکر بدی کردم خواهرم گوشیو سرش قطع کرد چون داشت خیلی چرت و پرت میگف عقده ای بعد اومده پیام داده که شما به شعور من ۴۰ ساله توهین کردین تو از یه شهر دیگه زنگ میزنی میگی ما دیدمت ینی میگف شما دروغ میگین بعد اگه اینجوری فکر نمیکرد چرا اصلا اینو به زبون اورد میتونست بگه اره منم دیدمتون حالا بنظرتون من کار اشتباهی کردم گفتم زنگ بزنه یا نه؟