امروز‌فهمیدم بهترین دوست و‌همکارم)از دید خودم)
رفته پیش‌رییسم‌کلی دروغ‌در موردم‌گفته چندتا ازهمکارا رو هم‌جمع کرده
من رییس این مجموعه بودم
خیلی شوک بدی بهم‌وارد شده
مگه چیکارش کردم
مرخصی بودم براش کلی سوغات بردم نگو همون روز همکارا رو‌جمع کرده رفتن‌کلی تهمت بهم زدن....
البته هیچکدوم از مسئولین بالادستی قبول‌نکردن و باورنکردن چون همه رو اثبات کردم با سند که دروغ‌میگه
ولی درخواست‌دادم از اینجا برم دیگه نمیخوام یه روزم ببینمش...
خیلی ناراحتم و تو شوکم چیکارکنم اروم شم
امروز رفتم‌محل کار هیچی نگفتم حتی سلام علیکم نکردم
اونم هیچی نگفت
متوجه شده بود فهمیدم وقتیم رفت خداحافظی نکرد
فردا بازم میبینمش چجور رفتار کنم
نه نرو از اونجا اون از خداش بوده که تورو بیرون کنن حالا خودت میخوای بری
محل سگم نده بهش
چقدر زیر اب زن
آدما متاسفانه برای منفعت خودشون هرکاری میکنن اگ صبر داری بمون همونجا و اونارو ب خواسته شون نرسون
تحمل ندارم انقد بهم استرس وارد شده بخدا دستم و‌ناخنام کامل کبود قلبم درد گرفته
هرکسی دیگه بود مهم‌نبود برام
رفته گفته خودم بشم رییس اینجا
منم گفتم بشه
حالا مسئولم گفت بهشرطی استعفات و قبول‌میکنم بری مسئول جایی دیگه بشی
ولی نمیتونم اصلا نابود شدم
میگم یمدت دور شم از این‌جو مسموم و مسئولیت و‌دردسرها
اون رو به هدفش نرسون.سفتتر از دیروز بشین سر جات
کسی که دستش رو شده، اونه
ن‌والا تحمل ندارم
بالاتر برا دوستمون توضیح دادم
میدونی چیه من تازه استخدام رسمی شدم اون‌موقع رفته بود کلی تلاش کرده بود که من تو‌گزینش رد بشم ولی تیرش به سنگ خورد
الانم اینجور
میترسم بمونم پاپوش بزرگتری درست کنه
حس میکنم دوری ازش خیلی برام بهتر تا بمونم پیشش‌معلوم نیست چه بلایی قرار سرم بیاره
باورت میشه دیروز کلی باخودش درد و‌دل کردم گفتم یکی اینارو گفته چرا باید الکی بگه
الان نمیدونی چی به سرم اومده بخدا عین مرده متحرکم
دوستم بود همیشه میگفت خواهر کوچیکترمی
تو هرجلسه ای بعنوان بهترین نیرو اسمشو میاوردم همین چند روز پیش کلی بدو‌بدو‌کردم تا بهش تشویقی بدن
ولی اون‌چیکار کرد
پرستارم
اره بخدا
خیلی هواشو داشتم خیلی بیشتر از دوتا همکار
خودش بهم میگفت مثلا فلانی کارنمیکنه تذکر بده بهش
بعد همین الان رفته گفته فلانی بهت تذکر داد بیا بریم پیش مسئول اصلی من و بهش بگیم که دافعه داره
رفته گفته مرخصی برا خودش رد نمیکنه
امروز کل سربرگ مرخصی هارو بردم دادم رییسمون
وایی خدای من چرا دختر هامون آنقدر ضعیف شدن من بعضی از این نی نی سایت هارو میبینم واقعا حرص میخورم چرا میخوای بری از اونجا چرا فکر میکنی آخر دنیا آمده چند‌سال دارم یکی یکی رفیق های چند سالم میزارم کنار عین خیالم نیست چون خودشون باعث شدن شماهم سفت بشین سر‌جات اصلابرات مهم نباشه میگی‌دردسر برام درست میکنه خب طلایی که پاکه چه منتش به خاکه مراقب رفتارت‌پیشش باش همونجا وایسا
چقد من هی ثابت کنم بخدا خسته شدم
فک کن موقع گزینشم رفته بود چه جرت و‌پرتایی گفته بود
بعد از چندین نفر دیگه پرسیده بودن فهمیده بودن دروغ میگه و گفت همه نوشته هاش رو پاره کردیم
اینم الان
معلوم نیست کار بعدیش چی باشه
مسئول قبلی با ۱۸سال سابقه فرار کرد
مسئول دومی فقط۲روز موند و رفت شهرستان گفت بمیرم پیش این ادم نمیمونم
بحث ضعف من نیست...بحث بیش از حد خباثت این خانومه و دورویی و نفاقشه
به ظاهر انقد موجه و همراهته
فک من مسئول اولیه دوست چندسالش بود تهدیدش میکرد میگفت نذار برات پرونده درست کنم بدم بچه های بالا ببرنت
اون مسئول فرار کرد به معنای واقعی
