ازدواج نکردم اما یکی از خواستگاری های ماجراجو رو بگم😂روز مراسم تشییع و خاکسپاری مادربزرگم منو دید.گشت پیج اینستامو پیدا کرد.اخر همون شب بهم پیام داد الکی برای مشاوره(من تو کار مشاوره هم هستم)
اول احوال پرسی و اینا بعدشم گفت اره من تو دوراهی گیر کردم و اینا وقت مشاور میخوام منم از همه جااا بی خبر،شمارمو دادم برا مشاوره..فردا همون ساعت زنگ زد.کلییی حرف زدم بهش مشاوره دادم در صورتیکه اصلا هدف این نبود!! منو باش چه خوش خیال بودم😂خلاصه گذشت و بعد یک هفته پیام دادم که یه کاری باهاتون دارم و اینا..گفتم بفرمایید ..گفتم از همون روز اولی ک تو تشییع دیدمتون خیلی خوشم اومد یک هفته با خودم کلنجار رفتم حتی با رفیقم ک روانشناسه حرف زدم ..گفتم بگم حداقل خاطرم پیش خودم اسوده باشه😂
بعد استاد ماجرا رو فهمید از نمرات کلاسی من کم کرد شوهرم خیلی اسرار کردکه خودش از روی میز برداشته و من ندادم ولی استاد قبول نکرد بعد از امتحانات اومدن خواستگاریم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
