پارسال حدود هفت هشت ماه پیش از،مغازم جنس،خرید گفت الان نمیتونم پولسبدم ماه دیگه گفتم باشه
مغازه در اصل برا همسرمه
دیگه تا اسفند شد شوهرم گفن بهش،بگو بیاد تسویه اخر،ساله ببندیم دفترو
من که روم نشد شوهرم خودش،گفت
بعد دوستم گفت کلی،خجالت کشیدم چک دارم و...منم گفتم ولش،کن حالا بزار،بجاش،من از،مغازت لباس،برمیدارم اونم مغازه داره نصف حسابش با خرید من تسویه شد
دیگه عیدم تموم شد نداد بازم
دیگه چنر روزه شوهرم دارخ میگه بهش بگو بیاد تسدیه کنه
منم دیشب خیلی اعصابم خورد شد کلی،غر بهم زد
امروز،رفتم به دوستم گفنم داری بهم پول بدی،یمقدار،چون شوهرم از،دستم ناراحته کلی بدهی داریم اجاره ام ندادیم پول فروشندرم ندادیم باهام دعوا کرده که چرا مدیریت نداری اینجوری هستی
دوستم سریع کارت کشید
ولی قشنگ تابلو بود ناراجت شده
من کار،بدی،کردم یا بد گفتم؟