امشب نمیدونم چه مرگم بود
قلبم داشت از تو سینه ام در میومد
شدم عین شبای اول
عین اون اول اولا
که تا صبح صدات میکردم
محمدم کجا رفتی من تنها گذاشتی
میدونی من چه زجری دارم میکشم
میدونی سلول به سلول بدنم مرده
میدونی بعد خدا پناهم بودی رو زمین
میدونی یگانه تموم شد
جوانیم رفت
همه ارزوهام سوخت
۶۵ روز منتظرتم
منتظرم بلند بشی
زنگ بزنی بهم
صدات بشنوم
صدای قرآن خوندنات
صدای مهربونت
دلگرمی هات که نترس من هستم
محمدم من از دنیای بدون تو میترسم
من تموم امشب از ترس نبودنت بخودم لرزیدم
همش گفتم خدا تو بغلم کن 😭😭😭له شدم ترو بخدا خوب شو دیگه😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭