چون واقعا مریضه .15سال خون منو کرده تو شیشه حالا نوبت دخترمه ک 14 سالشه . دیشب از باباش خواست ک یه کلاس ورزشی بره قیافشو یه جوری کرد بعدم شروع کرد به فش دادن .اصلا هیچ کاری نمی زاره انجام بدیم ،هیچ آزادی بهمون نمیده .به همه چی گیر میده تو این دوران ک همه آزادن اون تو ذهنیت قدیمیش مونده من همه اینارو تحمل کردم ولی دخترم ک الان به سن نوجونی رسیده نمی دونه تحمل کنه ک هم سن و سالاش همه جور آزادی دارن ولی این حداقل هاشم از این محروم میکنه حتی با زبون خوشم باهاش صحبت نمیکنه همش فش میده و بی منطقه انتظار داره همیشه حرف اونو گوش بدیم .