عید بهونه الکی کرد قهر کرد و رفت خونه ننش مطمئنم باهاشون رفته مسافرت بعد این بهم گفت رئیسش قرار بوده یه مقدار پول بهش عیدی بده ولی این قبول نکرده،خودش هم سر صحبت رو باز کرد منم گفتم خوب باید قبول میکردی وقتی الان به پول نیاز داریم و رئیست هم به همه عیدی داده تو چرا قبول نکردی بهم گفت نه بابا دوست ندارم همچین پولایی رو بعد از اینکه عید تموم شد و این خودش اومد آشتی یه مقدار وسیله واسه خونه گرفته بود بعد بهش گفتم موجودی کارتت چنده گفت فلان مقدار گفتم مگه پول گیرت اومده گفت آره اضافه کارم رو بهم دادن گفتم پس باید الان انقدر بیشتر تو کارتت باشه چرا کمه گفت باهاش این وسیله ها رو واسه خونه گرفتم ،بعد این درصورتیه که من یه روسری میخواستم بخرم قبل از دعوا عیدمون بهم پول نداد
حالا دیشب دیدم یه کارت هدیه تو ماشینه گفتم چقدر پول داخلشه گفت خالیه پولش خرج شده گفتم خرج چی گفت همون وسیله هایی که بعد عید واسه خونه گرفتم(بخدا فقط دو کیلو گوشت گرفته بود همین) بعد قبلا به من گفته بود از پول اضافه کارش خریده و اینکه بهم دروغ گفته بود که عیدی رئیسش رو قبول نکرده
حالا نمیدونم قشنگ به روش بیارم که خر خودشه یا نه؟؟؟