میگم ما قبل ازدواج که باهم حرف میزدیم
همسرم هرجا میرفت گزارش لحظه به لحظه میداد
مثلا از خانه بیرون اومدم
منتظر تاکسی ام
پیاده شدم
بازار شلوغه
توصف نونوایی هستم
گاهیم زنگ میزد اینارو میگفت
منم شاغل بودم همش درحال گزارش دادن بود😄😄
دیشب بعد ۱۰ سال بهش گفتم یادته اینو
گفت آررره بازم گزارش میدم پس خندیدیم😂
الان صبح زود رفته بیرون عکس فرستاده از صف نونوایی🤣🤣