سلام عزیزان وقتتون بخیر
دختری هستم ۲۲ ساله کارشناسی میخونم و دوساله با آقایی آشنا شدم اوایل واسه همفکری و گزارشات موضوعات علمی به هم پی ام میدادیم ایشون از نظر خانواده واقعا اصالت دارن و با فرهنگ و آروم هستن و خود آقا پسر ،پسر به دور از حاشیه پاک و وفا دار هستن چیزی پنهون نداره و گذشته روشنی داره و تمامامیشناسمشون توی این مدت دوسال فقط به ما آرامش و حس با ارزش بودن داده هیچوقت منو مقایسه نکرده تا الان دستش به نامحرمی نخورده
خودمم با اینکه خیلی بروز هستم اما تا الان دستم به نامحرمی نخورده
ایشون حسابدار شرکتی توی چین هستن و ماشین پارس و خونه ای که مادر و خواهرش نشستن و میگه دلم نمیخواد اونجا زندگی کنیم یه واحد میخرم و یه زمین ارث پدری دارن
از اونجایی که احساساتمون کم کم شکل گرفت و ایشون با هزار دردسر اومدن خواستگاری پدرم هیچ بهونه نتونست بیاره جز اینکه از من آقا پسر ۴ الهی ۵سانت کوتاه ترن
و برنامه زندگی شو دوس داره خارج از ایران بچینه