2777
2789
عنوان

عجیب ترین درخواست همسایتون چی بوده

| مشاهده متن کامل بحث + 4525 بازدید | 137 پست

یکی از همسایه هام بهم گفت به شوهرت بگو بیاد کپسول گاز مارو جا به جا کنه از حیاط ببره خونه

شوهرم برا خودمونم این کارو انجام نمیده و منم خیلی رک بهش گفتم

یا یکی میخواست بره سرکار بعد بچه ۱ سالو نیم رو میخواست بزاره پیش من بدون پول ها 

یکی دیگه ام میخواست دستگاه خوردکن بهش بدم کشک سفت رو باهاش آسیاب کنه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نوار بهداشتی میخواست

عجییب نیست من 1بار 1بسته دادم همسایه خوب لازم داشت شوهرشم خونه نبود

اگر دو نفر را همزمان دوست داری، دومی را انتخاب کن. چون اگه واقعا اولین نفر را دوست داشتی، عاشق دومی نمی‌شدی♥️

ما همسایمون بنایی داره هر وقت یه چیزشون میوفته تو حیاط ما خودشون میپرن میان برمیدارن یا وقتی میخوان چیزی بریزن پایین میان رو وسایل ما پلاستیک میکشن میرن انگار نه انگار باید یه اجازه ای بگیرن کلا خونه رو از خودشون میدونن یه بارم ما رفتیم مسافرت کلید دادیم باغچمونو آب بدن اومده بود دور باغچمونو یه حصار درست کرده بودن تا قشنگ بشه😅

بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه...
این که عجیب نیست شاید نفهمید نوار بهداشتیش تموم‌ شده یهو پری شد

واسه من عجیبه

اخه کی دیگ نوار بهداشتیشو از همسایش میگیره

درجه ای هولناک تر و خطرناک تر از "بیشعوری" هم وجود دارد و آن "توهم دانستن" است.
بچه بودیم یه همسایه داشتیم ساعت ۱۱شب به بعد همیشه میومد یا برنج میخواست یا تخم مرغ یا نون ..... یبار ...

دیده بودیم لوازم ضروری مثل پیچ گوشتی یا انبردست بگیرن ولی دیگه سبزی خوردنو کجای دلم بذارم خدایا 😭😭😭

دوستان منselentia_6 نیستم اشتباه نگیرید من قبل از ایشون بودم اینجا 😊

همسایه من ی بار شر ظهر زنگ زد گفت من خونه بابام اومدم خونه نیستم دستت درد نکنه ناهار با نون لواش میبری درخونمون شوهرم خونه است اصلا من هنگ کردم با عصبانیت گفتم ن خونه نیستم خونه ام بودم نون نداشتیم بدم سوپری سر کوچه نون داره

عجییب نیست من 1بار 1بسته دادم همسایه خوب لازم داشت شوهرشم خونه نبود

اخه طبقه بالای همسایه ما،زنداداشش بود

درجه ای هولناک تر و خطرناک تر از "بیشعوری" هم وجود دارد و آن "توهم دانستن" است.

برای من همسایه نبود ولی یه بار صبح زود سوار مترو شدم سرمو به اون شیشه تکیه داده بودم و خوابم برده بود. شب قبلش یه پروژه کار کرده بودم و تا صبح بیدار بودم. یه دفعه دیدم یه خانومه منو تکون میده و بیدارم میکنه. گفت پاشو من میخوام بشینم. یه خانوم میان سال و سرحال. فکر کردم شوخی میکنه یا اصلا آشناست. گفت پاشو دیگه . خانم بغل دستیم گفت من پا میشم دو تا ایستگاه دیگه پیاده میشم اون خانومه گفت شما زحمت نکش این پا میشه.😐حالا من دنبال نشانی از آشنایی میگردم یا شاید دوربین مخفی دیدم جدیه اونقدر خوابم میومد حوصله بحث باهاش و دعوا کردن نداشتم بازم گرفتم خوابیدم.

وقتی ارزش‌ها عوض شوند عوضی ها با ارزش می شوند. (گاندی).
دیده بودیم لوازم ضروری مثل پیچ گوشتی یا انبردست بگیرن ولی دیگه سبزی خوردنو کجای دلم بذارم خدایا 😭😭 ...

میگفت دخترم هوس کرده😑 خب لامصب فردا بخر براش

اونجا که هوشنگ ابتهاج میگه:خواست تنهایی مارا به رخ ما بکشد ....تنه ای بر در این خانه تنها زد و رفت
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792