من وقت پانکجر …..پزشک حاذقم رفت….منو داد دست دستیارش یه زن بود وقت خروج نیدل یک رگمو پاره کرد 🥺رگ اصلی شکمم شد پرخون تا پای مرگ رفتم سه تا کیسه خون گرفتم دوتا بیمارستان عوض کردم نزدیک بود بمیرم هیچ پزشکی قبولم نمیکرد….. میخاستن رحمو تخمدانمو دربیارن خونریزی تمام بشه….
بعد این همه درد فقط سه تا تخمک داشتم با اون حجم از دارووووووو کو هرمونی که زده بودمممم
فقط سه تا ❤️❤️❤️ بیست روز طول کشید تا سرپا بشم بچه ها فریز بودن نهایتا کاشتنشون ….هرسه گرفت از گروه ده نفره فقط مال من و یه نفر دیگه گرفت
کار خداست اینا رو گفتم که امید داشته باشید ❤️❤️❤️❤️