بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چرا = چون نصف کلاس خرخونن و با نصف دیگشون دعوا کردم و یکی از رفیقای فابم تو مدرسه رفت با اِکسم رل زد و بقیه رفیقامم براشون مهم نیستم :) با بچه های بقیه کلاسا که هیچ رابطه ای ندارم 😐
با خلق جهان در صلح باش و همزمان از خودت حمایت ومراقبت کن
خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازهی من نسبت به تو رو بیان میکنه: " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار تویی /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی
درسته بچه با ادبی بودم و کلا سعی می کردم با کسی مشکل نداشته باشم اما خب نمیشد کسانی که باهاشون مشکل داشتم خودشون دنبال استارت دعوا بودن 😅
ماندن همیشه خوب نیست، رفتن هم همیشه بد نیست، گاهی رفتن بهتر است، گاهی باید رفت، باید رفت تا بعضی چیزها بماند، اگر نروی هر آنچه ماندنی ست خواهد رفت، اگر بروی شاید با دل پر بروی و اگر بمانی با دست خالی خواهی ماند، گاهی باید رفت و بعضی چیزها که بردنی ست با خود برد، مثل یاد، مثل خاطره، مثل غرور، و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت، مثل یاد، مثل خاطره، مثل لبخند