عروس وسطم صد به بالا اختلافمه من کمترینشونم و اصلا برام مهم نبوده و نیست
یه چاق خوشحال بهتر از یه سیس پک افسردس🍟مامان یه دختر 2 ساله شیطون تنهاارثیه ای که برای بچهم دارم یه لیست بلند بالا از فیلمای کره ای که دیدمهاولین بار که فهمیدم عاشقشونم وقتی بود که نقش اول سریال به اسم گیلدونگ بود از تلویزیون پخش میشد و من با گوشی نوکیا کشویی از تیتراژ پایانی فیلم گرفتم و همیشه با اشک اونو نگاه میکردم همینقد تبااااه عاشق سبک زندگیشونم خصوصا غذاهاشون آخ نگم از ترکیب کیمچی نودل 😭🍡🍜🍱 راستی اسم کاربری هاتون معمولا تو ذهنم نمیمونه ( 🐠) پس تعجب نکن اگه یه جا مود بودم یه جا مهربون طبق حرفی که زدی نظرمو میگم!
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من عروس اول هستم، ۳۵۰ سکه، جاریم ۵ سکه و نصف خونه، خواهر شوهرم ۱۴ سکه و یک دنگ خونه
من به نظرم اگر داماد خونه داره مهریه مقداری از خونه باشه خوبه
هموطن عزیزم سلام. تمسخر، توهین، فحاشی در هر شکلی؛ گفتاری، نوشتاری، ایموجی، استیکر، هشتک و...، فقط نشان دهنده ذهن، زبان و فرهنگ خالی از منطق و استدلال قوی و نبود دلایل معتبر و مدارک درست هست. عزیزانم، لجبازی، کنایه زدن و برچسب زدن به دیگران هیچ افتخاری نداره. با هم مهربان باشیم، انرژی مثبت و امید به هم هدیه کنیم.
نه زمین تا آسمون فرقش با اون سه تا دیگچمون من تک فرزند هستم پدرم شرایط خیلی سخت و مهریه بالا گذاشت بلکی شوهرم و خانوادش منصرف بشند چون پدرم صد درصد مخالفت داشت و راضی نبود سختگیری و بهانه میآورد ک ب هرجوری هست نشه این وصلت
برای همین متفاوت
جایی خوانده بودم که درد آدم را بزرگ میکند و روح را صیقل میدهدو تجربه را زیاد میکند. هیچ جا ننوشتهاند که درد با یک زن، با یک مادر چه میکند. مادران درد کشیده یا زود میمیرند، یا برای همیشه میروند، یا میمانند با چشمانی که رنگِ بیتفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخنهایش جز درد چیزی نمیروید، و گیسوانی که رقص بر شانههای زنانه را به خاطر نمیآورند. مادرانی بی هیچ آرزویی، با دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک. هیچکس از مادرانی که به بهشت نمیروند چیزی ننوشته است.
هر چی بیش تر می گذره،بیش تر به این شعر می رسم که می گه:غرض رنجیدن ما بود از دنیا که حاصل شد....//خدا گر پرده بردارد ز روی کارِ آدم ها....چه شادی ها خورد بر هم....چا بازی ها شود رسوا....یکی خندد ز آبادی....یکی گرید ز بر بادی....یکی از جان کند شادی....یکی از دل کند غوغا....چه کاذب ها شود صادق....چه صادق ها شود کاذب....چه عابد ها شود فاسق....چه فاسق ها شود عابد....چه زشتی ها شود رنگین....چه تلخی ها شود شیرین....چه بالا ها رود پایین....عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمی دارد!! //سر بر شانه ی خدا بگذار،تا قصه ی عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و نه از بهشت،به رقص درآیی،قصه ی عشق،انسان بودن ما ست!!//