ی قمری تو راه پله خونمون لونه کرده ی بچه کوچیک داره، مرده فک کنم از همون موقع که تخم گذاشته بود دیگه نیومد مامان تنها بود، حالا امروز صبح دیدم مامان نیست گفتم حتما تا شب میاد الان رفتم باز نبودش، یعنی میاد؟ بچه نمیره از گشنگی؟ چیکار کنم اگه تا فردا نیومد خودم غذا بدم بهش یا صبر کنم ؟
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را، کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری،،،
خیلی بده واقعاً من از همه حیوونا از چرنده و خزنده و جونده و پرنده و ... میترسم به حدی که تا پای سکته ...
احتمالا بچگی بهت حمله کردن یا نوکت زدن یا پدر مادرت حیوون دوست نداشتن ی حرکتی کردن شما هم ترسیدی، حالا ایشالا که ترست کم کم میریزه، میتونی با جوجه یا اونهایی که خیلی حرکت نمیکنن دست بزنی شاید ترست کم بشه، ی سری کارا هم با واقعیت مجازی انجام میدن با لین دوربینها واسه کسایی که فوبیای حیوون یا ارتفاع دارن
عمری دگر بباید بعد از وفات ما را، کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری،،،
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!