تاپیک درباره این بود ک عروسشون دوماهه تو خونشونه دست به سیاه و سفید نمیزنه من خودم نه عروسم نه خواهرشوهر ولی بنظرم واقعا اینکار درست نیست که یکی دوماه خونه طرف باشه اونارو کلفت خودش بدونه😐
حالا مخاد عروس باشه یا خواهر شوهر
نظر شماها چیه میخوام بدونم
خودتم نظرتو بگو اگ نمیخورنت😂
فقط میدونم اون بنفشه من طلایی
همین ک شما گفتی
نظرموخوندی
ببین هرچیزی حدی داره ن اونا باید توقع کنن ن عروس انقد بی درک باشه من هم عروسم هم خواهرشوهر تا الان هیچ وقت نگفتن بهم بشور منم نگفتم ب کسی اما درحد خودم کمک کردم اوناهم راضی اند
همه باید با هم همکاری کنن
من هرجا که رفتم
حتی بار اولمم باشه
حداقلش پا میشم تو اوردن بردن سفره کمک میکنم به بندگان خدا.. چرا!؟ چون اونا تدارک دیدن.... چون زحمت کشیدن.... چون من به احترامشون میگم زشته بشینم و حداقلش دیگه کوچک ترین کاری که برا جبران زحمتشون میتونم بکنم اینه که تو اوردن و بردن کمکی کنم یا ظرفی بشورم.... بهت بگم چیزیم ازم کم نمیشه ها
اتفاقا میگن چه آدم با شعوریه
حالا من موندم اون کسی که این کارو بد میدونه و بی احترامی به میزبانشو حق خودش میدونه چجور ادمیه فقط میدونم که هرکسی با عملکرداش داره شخصیت خودشو داد میزنه
اونایی که مخالفت میکنن همونایین که میرن هاجا لنگر میندازن و کنگر میخورن و فکر شکمشونن نه احترام و عزت طرف مقابا
من مهمونی برم کار نمیکنم، کسی هم بیاد خونم دلم نمیخواد کمکم کنه کارامو خودم باید انجام بدم. ولی بیشتر از یک روز باید کمک کنی مخصوصا ایشون که ۲ ماهه اونجا زندگی میکنه دیگه مهمون به حساب نمیاد.
من جایی برم مهمونی کار نمیکنم، فقط در حد ی کمک کوچیک توی چیدن سفره، کسی هم بیاد خونه‌ام اجازه نمیدم کار کنه، اومده مهمونی ، میخوایم دور هم حرف بزنیم نه اینکه با لباس مهمونی بیاد برای من ظرف بشوره، مهمون دعوت کردم مسلما دوست داشتم و فرداش هم ظرفاش رو میشورم. در مورد خونه مادرشوهر هم چند هفته یکبار میرم، اگه خودش تنها باشه مسلما من ظرفها رو میشورم و خیلی کمک میکنم. چون خانواده پر جمعیتی هستن ، اگه شلوع باشه من نمیرم ظرف بشورم، ی عروس دیگه هست هفته‌ای چند روز اونجاست، اون بیشتر تو آشپزخونه هست ولی من خودمو درحد مهمون میدونم و رفت و امدم در حد ی مهمون هست پس نیازی نمیبینم برم ظرفا رو بشورم.
بهتره به هر کی زحمت میدیم، کمی حبغران کنیم. این شعور انسانیه، ربطی به وظیفه و نوکری و کلفتی نداره .
من بچه بودم میدبدم مادرم از صبح کار میکنه تا شب، تا مهمونمون بری شام بیاد، بمعنی واقعی کلمه خسته میشد، چه خوبه مهمون کمک کنه اینمواقع. اگرچه واقعا میزبان انتظاری نداره، حتی ممکنه اصلا اجازه نده کار کنی ، ولی وقتی میبینه طرف خیلی ..... تشریف داره ناراحت میشه.
اصلا بشینی و بخوری و کنار بکشی به حالت بدی داره،حالا همبن عروس تا کجا جلو خانواده خودش و فامیلاش خم میشه. همبن کارا رو میکنین اینهمه بحثا و و ... خانوادگی پیش میاد.
