2777
2789

هنوز پیش نیومده 😭😭😭

یه دختر خوشبخت اونی نیست که درس خونده کار میکنه زبان بلده و مستقل شده دختر خوشبخت اونیه که یک نفرو داره که عاشقشه 💔 من اون دختر خوشبخت نیستم 🙃امیدوارم یه روز منم حس دوست داشته شدنو تجربه کنم 🦋                                                                   اینکه میگم دوست دارم عشق و ازدواج رو تجربه کنم معنیش این نیست که از مردی که تو نی نی سایت درخواست دوستی بده حالم به هم نمیخوره 🤮

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

استیکر فرستادم  

زندون خود مغزته کار بر نمیاد از مغز لِه...     #من از دیوانه ها دیدم هزاران عاقل مرده،من از عاقل ولی دیدم سری کامل عقده،من از کرم به پروانه شدن زور شدم،همه از مال من خوردن من از مال خودم دور شدم،من چه ساده بودم اما پر منظور شدم......  

 رفته بودیم یه منطقه کوهستانی تفریح   دستم گرفت تند تند از خانوادا ها دور شدیم  برد منو  اون پشت مشتا  منو بوسید از خجالت یخ کرده بودم  اونم فقط منو میبوسید 😍😍😍😍😂😂😂😂 یادش بخیررر 

لایک نکن❌فقط جواب ریپ مودبا رو میدم 🔴 🔴         جلوی میز کارتون یا میز تحریرتون یا توی نوت گوشیتون اینو بنویسید:"یه قانونی هست ک میگه:تو الان تو گذشته‌ی آیندتی پس‌جایی واسه پشیمونی نزار‌.    ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

بعد از صیغه محرمیت تو پارک با همسرم قرار داشتم یهو بدون مقدمه تو پارک‌ منو بوسید خیلی شیرین بود البته کسی تو پارک نبود زمستون بود 

انشالله منم مادر یه فرزند صالح و سالم و زیبا و باهوش میشم میشه برام دعا کنین دوستان 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792