2777
2789

خانوادم اصلا بهم توجه نمیکنن از بچگیم همین بوده سرما هم می‌خوردم میفرستادن مدرسه که بهونه میاری ...

همیشه باید کارم به بیمارستان کشیده بشه تا بهم توجه کنن..

همین یه ماه پیش آپاندیس شده بودم بهشون گفتم گفتن اینم بهونه جدیدته که درس نخونی(پشت کنکوریم) یه روز بعدش آپاندیسم ترکید...

شاید دیوونگی باشه ولی من خیلی دوس دارم یه چیزیم بشه تا بهم اهمیت بدن و حالمو بپرسن ..

راهکاری دارین براش ک خانوادم دوسم داشته باشن؟

(برا داداشم و ابجیم اینجوری نیستن)🙁







چند سالته

معبودم ... 🤲ای راهگشا در تاریکی ها...با کلید اجابتت ...قفل های درونم را باز کن...با تو که باشم، در جاده های تردید،...دستان توانای تو را میبینم ...قلبم در آسمان عشقت ...به پرواز در می آید واز شراب شیرین عرفانت مینوشم ..با تو در آغوش کرامتت ...ساکن میشوم ...با تو هیچ جاده ی پر پیچ و خمی وجود ندارد ...با تو دلم به عطر یاس های برکتت معطر میشود ...تو در جاده های خشکسالی ...تشنگی ام را به برکت نگاهت سیراب میکنی ...خدایا ! هر لحظه شکرت که کنارم هستی و مرا به غیر از خود وا نمیگذاری .

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم😂😂😂🙌

اما دیگه مهم نیست واسم

اِگِگِگِگگگگ عَبِ زی✈️.     شما مخالف میکنید و من قار قار میشنوم، شما بی ادبی میکنید و من قار قار میشنوم، شما دشمنی میکنید و من قار قار میشنوم🙆🏻‍♀️

۳روز قبل عصبانی بودم مامانم بزور ی قرص داد بهم ک عوارض داده همش خوابم میاد و سرم گیج میره چن بار هم خوردم زمین .

فشارمم رو ۶هس .

ول بهشون میگم باز همون حرفو میزنن که بهونه جدید پیدا کردی درس نخونی 😔

بچه اول ضربه گیر خانوده ست بچه دوم کلا فراموش میشه بچه سوم عزیز کرده بیشتر خانوده ها همینن

دقیقا

آبجی کوچیکمو که خیلی دوس دارن هر چی بخاد همون میشه والا زورم میاد 

مامانم تو کل ۱۲سال تحصیلم یه بار صبح برا صبحونه درست نکرد و راهیم نکرد مدرسه ولی آبجیمو خودش میبرع 

حتی داداشم اردو میرف از چن روز قبلش وسایلشو آماده میکرد 

من رفتم اردو صبح حتی از خواب بلند نشد راهیم کنه (انقد دوس داشتم از زیر قرآن ردم کنه)🥲

دقیقا آبجی کوچیکمو که خیلی دوس دارن هر چی بخاد همون میشه والا زورم میاد  مامانم تو کل ۱۲سال ت ...

ای جان

من و برادر کوچیکم همش دوسال تفاوت سنی داریم . همیشه موقع مدرسه رفتن اون پول تو جیبی داشت ولی من نه ، هرگز 

انگار من دلم نمیخواست چیزی بخرم بخورم

اونا نمیدادن منم چیزی نمیگفتم

ما هفت تا بودیم . از ما هفت تا بچه فقط پسر بزرگتر ، دختر بزرگتر و پسر کوچیک خانواده مهم بودن . بقیه سیاه لشگر بودیم 🥲

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792