با یکی از دوستای خیلی خیلی نزدیک شوهرم رفتیم مسافرت ۵روز یه شهر دور من و شوهرم و دخترم اونم مجرده با دوست دخترش اومده بود ده ساله این دوستشو میشناسم یعنی از وقتی ۱۶سالش بوده پسرخوبیه تقریبا دوساله با این دختره رابطه داره ولی کنار آتیش بودیم من و دوست شوهرم بهش گفتم میخوای با دوست دخترت ازدواج کنی گفت نه بهم دیگه نمیخوریم با دختره صحبت میکردم همش از ازدواج و جهاز حرف میزد یجوری انگار شوهرشه برای دختره خیلی ناراحت شدم ماه دیگه میخوایم بریم باغ همین دوست شوهرم این دختره هم میاد نمیتونم مثلا آدمای دورو باشم
شما قطعا نباید دخالت کنی ولی به شوهرت بگو با پسره حرف بزنه این کار درست نیست یه جوری مجابش کنه که ازدواج کنه و بگه دختر و وابسته ش کردی زیاد تر از این به خودت عادتش نده باهر دختری این کارو کنی یه روزی تو ازدواجت چوبشو میخوری.
نگفتی پس چرا باهاش بهم نمیزنی
دخالت نکن تو کارشون
اینکه تو ذهنش رابطه بی سرانجامه اما داره همین طوری رابطه روادامه میده خیانت به دختره اس
به همسرت بگو بهش بگه بشینه بادختره جدی درمورد رابطه اش صحبت کنه
خیلی ناراحت شدم واسه دختره
مگه چه مشکلی هست که نمیتونن ازدواج کنن؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
