سلام این ماجرا برمیگرده به ماه رمضون پارسال...من شب زود خوابیدم بعد به مامانم و بابام گفتم که واسه سحر بیدارم کنن میخوام روزه بگیرم..بعد خوابیدم،ساعت حدود ۴خورده ای بود که یهو از خواب بیدار شد(نه اینکه از خواب بپرم..فقط همینطوری آروم چشمامو باز کردم) دیدم یه مرد قدبلند با لباس سفید و مرتب و موهای کوتاه و شونه شده و اینا خیلی عادی و معمولی بدون هیچ لبخند یا اخمی همینطوری داره نگام میکنه..در اتاقمم باز بود اون توی راهرو بود
بعد خیلییی ترسیدم حتی نتونستم جیغ بزنم یا صدا کنم از ترس..فقط چشمامو بستم و دوباره باز کردم بعد دیدم دیگه نیست بعد دیگه فقط رفتم مامانم و اینا رو بیدار کردم تعریف کردم واسشون اونا هم گفتن شاید خیال بوده اما واقعا واقعی بود خیلی واقعی
اما خیلیی واقعی بود خیلیی حتی الان هم خیلی واضح یادمه قیافشو اما نمیدونم چی بود اصلا خیلی دلم میخواد بدونم چی بود شما میدونین چی بود؟