خودم خیلی تحت کنترل بودم شاید باورتون نشه در هفته یه ساعت حق دیدار داشتیم اونم زیر نظر خانواده🤣🤣🤣🤣
ما سختگیری نداشتیم
آفرین برای مردهایی دست نیافتنی باشی
من مطمئنم الان تو دوستی بیشتر عقد رفت امد میتونم کنیم
وای چه زندگی سختی مگه محرم نبودین ؟
ما یه بار نیم ساعت دیر رسیدیم و گوشی هامون دست مون نبود اون شب وقتی رسیدیم تمام در و همسایه تو کوچه بودن و نگران ما😂
آبرومون رفت
با اجازه اسی، اگه میشه برای رسیدن به حاجتم نفری یه صلوات بفرستین🙂💜اسمم النازه، الهی که خدا بهترینارو براتون رقم بزنه (دعا در حق همدیگه میگیره)
چرا دیر اومدی
چرا رفتی
چرا کمک نکردی
چرا کمک کردی
چرا به شوهرت محل نمیدی
چرا شوهرتو بغل کردی
چرا درد چرا کوفت چرا مرگ
بدترین دوران زندگیم بود همسرم خانوادش خانوادم فامیل و دوست همه بهم فشار میاوردن
سخت گیر نبودن و ما هر روز همدیگه رو تو شرکت یا بیرون از شرکت میدیدم، مسافرت هم بارها با هم رفتیم، فقط تو خانواده ما تو دوره عقد حتما باید باکره موند
من از شب اول رفتم خونشون اصلا کنترلی درکار نبود😂😂😂😂
والا ما خانوادم اوکی بودن اجازه دادن برم خونه طرف حالا پدرشوهرم گیر داده من فکر نمیکردم بابات انقدر راحت اجازه بدی بیای اینجا یعنی دقیقا گند زد بهم بخدا ازش نمیگذرم
دقیقا همین الان از این سخت گیری شون ناراحت بودم اومدم نی نی سایت
با همسرم رفتیم دور بزنیم تا اومدم بابام یکم سرو صدا کرد تورو خدا برام خیلی دعا کنید
هر وقت می‌خواستیم بریم بیرون با هم دایی هام و بابام رو هم میبردیم
حق نداشتیم هم رو ببینیم اصلا
الان هم حق نداریم😞
هعییییی
خیلی دوران سختی بود 😞😞
البته مجردم اما خو به هر حال...
اینم که چرت میگم بی تاثیر نیست
برم قرص هام رو بشورم و بخورم
شب بخیر
والا سه سال دوست بودیم بیشتر همو‌میدیدیم تا دوران عقد ک تحت هیچ شرایطی مگر خانوادگی😁
باید قبل ده خونه میشدم . ده و نیم مامانم در باز نمیکرد و زنگ مستاجر مونو میزدم برم خونه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
