سلام خانما .. حالم اصلا خوب نیست برادر بزرگم سه روزه میاد مارو میزنه میره با چوب با دست امروزم با اسلحه اومد .. به عموم گفتیم اما اون خودش اینو پر میکنه میفرسته سراغمون ..بابام فوت شده .. همه برادرام ازش میترسن طرف اون هستن که مارو میزنه زور میگه وضعیت خیلی حاده نمیتونم توضیح بدم ینی حالم خوب نیست .زنگ زدیم پلیس اومد اما داداشای کوچیکم اجازه ندادن بیان داخل خونه مارو ببینند.. خود داداشم جدیدا رفته توو س پ ا ه م خ ب ر ی میکنه میگه س پ ا ه جیره خور من اند ما به کجا شکایت کنیم که حتما رسیدگی بشه همه جا آشنا داره بخدا فقط سر زورگویی هاش مارو میزنه وگرنه ما خطایی نکردیم ..فکر خودکشی ام تحمل اینهمه حرف زور ندارم دیگه خسته شدم
هرچقدرم هیکلی باشه از چهار نفر که گنده تر نیست. نترسید با هم بیفتید به جونش. هرکس یه طرفش رو چنگ بزنه زیر دستتون تلف میشه. یه لگد بزن اونجاش و بفرستش بیمارستان. خودش که هیچی، عموت و باقی برادرات هم جرات نمیکنن چپ نگاتون کنن.
فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم... تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.
هرچقدرم هیکلی باشه از چهار نفر که گنده تر نیست. نترسید با هم بیفتید به جونش. هرکس یه طرفش رو چنگ بزن ...
باورت میشه سه تا داداشم نگهش میدارن بازم اونارو هُل میده مارو میزنه . ورزشکاره مهندسه الانم دفتر حل اختلافات فامیل رو به عهده گرفته اما نمیدونند چه ظلمی در حق ما میکنه .