چند وقت پیش مادرشوهرم به ناحق یه دعوا راه انداخت. برادرشوهرم هم اومده بود با شوهرم طرف منو بگیرن و این چیزا ... چند روز بعد دیدم برادرشوهرم اومد خونه امون گفت حالت بهتره الان گفتم پس چی معلومه حالم خوبه من خیلی یه موضوع رو کش نمیدم یهو نه گذاشت نه برداشت گفت موضوع کش نمیدی یا اون شب مارو کتک زدی دلت خنک شد ... تازه یادم افتاد وسط دعوا که میخواستم از خونه بزنم بیرون و خواستم شوهرمو کنار بزنم با دست برادرشوهرمو زدم ..خیلی افتضاح بود