بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ولی من به یه بیمکس توی زندگیم نیاز دارم داداش ماداد زدیم نفهمید!تومیخوای ازچشمات بفهمه...؟ما پشت هزاران لبخند خود مرده ایم!....)دردیست در این سینه که همزاد جهان است..... 💔
اره بابا...یه نفر گردنش کبود شده بود به همه میگفت خورده به دره کابینت
جعر😂
- هیچوقت حسرتِ زندگی آدمایی که از درونشون خبر نداری نخور ؛هر قلبی دردی داردفقط نحوهی ابرازِ آن فرق دارد ؛!بعضیها آن را در چشمانشان پنهان میکنندو بعضیها در لبخندشان!خنده را معنی به سرمستی مکن آنکه میخندد غمش بیانتهاست.🌱💚
ـ دلـــم میخواد یه تریبون داشته باشم ... همه سلبریتی های "نون به نرخ روز خور" رو جمع کنم ! دلم میخواد فریـــآد بکشم سرشون وَ بگم : یه عمرررررر تریبون دست شما بود و فقط شما حرف زدید !!! امروز فقــــط بشنوید : شما شـــاهد شهادت کسانی بودید که "یک تنه" یه لشکر بودن ... . که اگر غیر این بود پنجاه شصت نفری بهشون حمله نمیشد !!! کسایی که یه تنه میتونستن از یه ایران در برابرِ بیگانه دفاع کنن... . شما دیدید و دم نزدید ... . هیچ کدومِ شما با مادرای داغ دیده هم دردی نکردید!!! دریغآ از یه هشتگ خشک و خالی... . و حالا ما امروز شاهد اینیم که شماها همتـــــون رو هم!!! تاکید میکنم ! همــــه ی شما رو هم عرضه ندارید یه نفر رو از پایِ دار نجات بدید ! دریغ از یه جو غیرت وَ دریغ از یه جو عرضه ... . مایه ننگید تا تاریخ تاریخه .... . " شهید عجمیان " و "شهید علی وردی" نحوه شهادتتان جگرم را سوزاند ... . گوارایِ وجودتان ، عطرِ گَریبانِ "حسین" .
ته قلبم انگار یه استخر غمه.ماههاست کسی استفادهش نکرده،آبش راکده،روش پر از برگه، شمشادای دورش زرد شدن،گلدونای اطرافش خشک شدن،آبش کم کم داره بو میگیره.نفس عمیق که میکشم یه موج کوچیک روی سطح آب پدیدار میشه ولی انگار نه انگار.خورشید داره غروب میکنه،کلاغها سر صنوبرها دارن گریه میکنن🍂🖤