خیلی سعی کردم خودمو بی خیال نشون بدم خیلی سعی کردم خوشحال باشم تلاش کنم و زندگیمو از نو بسازم اما سرنوشت از من قوی تره دنیا ی جایی یقتو میگیره انگار محکومی به شکست انگار باید زجر بکشی من نتونستم از سرنوشتم فرار کنم نتونستم باید تاوان اشتباهات پدرو مادرمو بدم عمرو جوونیم رفت با دستای خودم آرزوهامو چال کردم باید با بدبختی خودم کنار بیام دیگه فرار فایده ای نداره زندگیم از اونجایی دارک میشه که تو اوج جوونیم منتظر روزی باشم که بمیرم این اون زندگی که من میخواستم نبود باشه تو بردی