یه جا رفتیم سوارکاری و اسب و اینا بود یه اسبه بود خیلی خوشرنگ و خوشگل بود یالش طلایی بود خودشم تو مایه های قهوه ای خیلی ازش خوشم اومد بعد چون خیلی خوشگل بود به ذهنم رسید حتما ماده س 😄
بعد فکر کردم اگه بچه داشته باشه حتما اونم خیلی خوشگل میشه بعد دیدم آره ماده س چون زیرش یه چیزی شبیه پستان بود دیگه خودم تو ذهن خودم مطمئن شدم ماده س😁
ولی دیدم عه بیچاره چرا اینشکلیه از مرده پرسیدم اسبه شیر نداره مگه که پستانش کوچکه🤭
بعد یه جوری نگام کرد گفت خانم این نره🤕
بعد دوستم گفت خوله اون یه چیز دیگه س یعنی نفهمیدی🤦♂️
منو میگی میخواستم محو بشم...