2777
2789

خونه یکی ازاقوامو دزد زده 

درشون ازین چند قفله ها بوده خود در رو برش دادن.

نزدیک یک میلیارد طلا بردن ازخونشون.

یکی دیگه هم شنیدم 

درخونشون باز بوده دزده رفته داخل زنرو خفت کرده چیزمیز برده.

خیییییلی حواستون باشه 




وای خدای من دیگه تو خونه هامونم امنیت نداریم

خدا ب خیر رفع کنه من خیلی میترسم😭

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

دعا کنید بچم رو صحیح و سالم در آغوشم بگیرم.💐تو دلی مامان،منو بابایی خیلی برای اومدنت ذوق داریم....

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای خدای من دیگه تو خونه هامونم امنیت نداریم خدا ب خیر رفع کنه من خیلی میترسم😭

خدا از باعث وبانیش نگذره 

ولی لعنتیا خیلی زیاد شدن قبلنا دزدابیشتر میترسیدن الان نترس شدن .

یه بنده خدایی رو گاو صندوق رو لایک پتو کردن بردن.

یکی دیگه ماشینو از تو پارکینگ دزدیدن.

یکی دیگه دزده رفته دوچرخه کل ساختمان های یک کوچه رو برده.

بالاشهرم بودن همش ازین گرونا...

خدا انشالله همرو حفاظت کنه


دیروز ماشین تو خیابون پارک بوده ماشین رو باز کردن چیز داخل ماشین رو بردن  


وای طفلیا

دیروز بیرون بودیم رفتیم کارمون رو کردیم اومدیم سوار ماشین بشیم دیدم شیشه ماشین پایینه، حالا جالبه همسرم قفل فرمون زده بود ولی شیشه پایین بود🤣 خدا به خیر کرد چیزی نبرده بودن، کلی وسیله قیمتی بود تو ماشین

هیچ‌اتفاقی‌اتفاقی‌اتفاق‌نمی‌افتد:)

توکوچمون ب عنوان ماموراب رفتن تیزی گزاشتن پول طلا بگیرن حواستون باشه دربرای هرکسی باز نکنید

شایدزندگی اون جشنی نباشه ک ارزوشو میکردی اما حالا ک دعوت شدی برقص💃 برقصان دنیاروب سازخودت🎻🌼🌿

یک خانم پیری بود از دار دنیا فقط چند تا النگو یک زنجیر داشت .بچه هم نداشت.‌با ظاهر مامور برق دو تا پسر جوون  رفتن تو خونه . آنقدر کتکش زده بودن و تو اتاق کشیده بودن طلاهاش رو که تنها دلخوشی و پس اندازش بود بردن. ۵ما بعدش سکته کرد.مرد.خدا رحمتش کنه.

عموی منو از بیمارستان برده بودن خونه ، همه رفتن بهش سر بزنن . سر شب بود ، من رفتم تا سر خیابون که یه پرس غذا برا خودم بگیرم ، تموم کرده بود ، گفتم برم پیتزایی ، چند قدم رفتم به خودم گفتم مرد گنده! واسه خاطر شکمش راه افتاده ! جمع کن خودتو. هیچی دیگه برگشتم خونه ، کل رفت و برگشت زیر ده دقیقه ، دیدم در باز نمیشه ، مثل اینکه چفت در از داخل بسته شده ، فورا فهمیدم دویدم خیابون بغلی که از در پارکینگ برم دیدم گوشه در بازه رفتم داخل دیدم قفل در ورودی رو ترکوندن ، همه‌ی کمدا ، دراورا ، کمد دیواری ، میز زیر تلویزیون ، کابینت و هرچی که بودو زیر و رو کردن ، خدا روشکر اصل کاری رو نتونستن اصلا پیدا کنن وگرنه آبروم رفته بود. منم که سریع برگشتم دیگه دست خالی رفته بودن. فقط نفهمیدم کی بود. که همون لحظه متوجه شده بود هیشکی خونه نیست.

هرکی به ما می‌رسه دکترای "حق با اونه" داره! 
عموی منو از بیمارستان برده بودن خونه ، همه رفتن بهش سر بزنن . سر شب بود ، من رفتم تا سر خیابون که یه ...

ازقبل زیر نظر دارن ...این قوم مارو هم زیرنظر داشتن میدونستن رفتن شهرستان  با خیال راحت دوطبقه آپارتمان رو خالی کردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز