من دوران بارداریم ترس و فکر و خیال زیر پوستی زیاد داشتم.
مسئولیتی که برام پیش اومده بود سنگین بود، تربیت یه بچه به من سپرده شده فکر بهشم ترسناکه.
ممکنه ناخواسته کاری کنی روح و روان بچه اسیب ببینه
از رفاه مالی ش در اینده نگران بودم، که نکنه اوضاع بدتر بشه نتونیم پول یه مدرسه خوب یا وسایل رفاهی مورد نیاز و کلاس های غیر درسی مورد علاقه ش تامین کنیم
ولی در کل دوران نسبتا شاد و خوبی گذشت با بچه م زیاد حرف میزدم با تصور بغل کردنش ته دلم غنج میرفت