2777
2789

بچه ها من یه اتفاقی تو زندگیم افتاد که خیلی برام سخت بودم مدت زیادی فقط خودم میدونستم اما بعدها داشتم افسردگی میگرفتم متاسفانه به خالم و مامانم این راز رو گفتم اوانا هم دلداریم دادن و اصلا هم تو سرم نزدن بابت این اتفاق .اما الان که چند ماهی ازش گذشته خیلی پشیمونم که بهشون گفتم فکر میکنم دیدشون نسبت بهم بد شده 

البته این خالم مث خواهر بوده برام و اینجوری نیستش که بخواد آبرومو ببره ولی کلا دیگه ازشون خجالت میکشم و نمیدونم چه برخوردی داشته باشم😔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا درکت میکنم

شاید همون لحظه برات خخییللیییی سخت بوده و نتونستی نگهش داری ک گفتی ولی بعدش پشیمون میشی

بنظرم اگه انقد ک میگی باهاشون راحتی اصلا فکرشم نکن و خجالت نکشیم چون تو رازتو گفتی و اونا نباید نگاهشون عوض بشه تو خودت حساسی اینجوری فکر میکنی

همیشه رازت رو به کسی بگو که اگر روزی خواست فاشش کنه، اونقدر از زندگیت دور باشه که روت تاثیری نگذاره

بله خب اشتباه کردم. اینا هم فاشش نمیکنن تزسم از فاش کردنشون نیست چون مطمئنم ازشون

فقط اعصابم خورده که چرا انقد بی عقلی کردم بهشون گفتم و دیدشون بهم خراب شد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز