این تاپیک فقط واسه دردو دله🙂(کنکوری ام)

عذاب وجدان چی 

قبول نشدی ب درک چی میدن ؟ من بددون کنکور ثبت نام کردم

باشه هستم

پنح ساله دارم عذاب میکشم ، دختر با استعداد تو همه زمینه ها نقاشی ، کار دستی ، خیاطی ، آرایشگری و ... بودم اما الان حس میکنم توان هیچ کاریو ندارم . 

آرزوم دندون پزشکی بود ، همه استادا و معلمام شاخ درمیارن میشنون نرفتم هنوز دانشگاه . 

خیلی تلاش کردم حالمو خوب کنم گفتم مامان بزار برم باشگاه اینو دکترم گفته بود ، نداشت 

گفتم بزار برم کتابخونه درس بخونم ، نذاشت 

و... 

دلم پره شرمنده 

چیشد که نشد؟

خواهشا توروخدا خودت رو همین امسال از این بازی کثیف کنکور بکش کنار شروع کن بخون اینقدر درس بخون که از خستگی تا سرت رو میذاری رو بالش خوابت ببره نذار هدفت برات بشه حسرت هنوزم میشه خیلی چیزا رو عوض کرد ولی هر کسی نمیتونه 

آدم شادی هستم کلا هر جا باشم سرو صدام پخش میشه اما از بابت مشکلات و احساساتم درون گرام ، کودکی و نوجوانی سختی داشتم از جانب پدر و مخصوصاً مادرم ، سال اول که کنکور دادم بزور کتابای دست دوم اینو اونو جمع کردم هیچی نمیدونستم همش استرس کتاب جور کردن اینارو داشتم اما بازم ریاضی ۷۰ میزدم . اما نشد و سال اول قبول نشدم . 

از اون به بعد انگار همه غما و غصه های گذشته اومدن جلوچشمم خیلی تلاشمو کردم جلوی افسردگی رو بگیرم اما مامانم مانع بود 

تا وقتی کاری به کارم نداشت درسم خیلی خوب بود اما بعد اون فرض کن میرفتیم لباس بخریم به فروشنده میگفت زود باش حساب کن دخترم کنکور داره 🥲بهش میگفتم نگو هیچ جا من کنکور دارم استرس میگیرم دعوام میکرد. 

این چرخه تنهایی و افسردگی به مرور افزایش پیدا کرد ، من الان دچار وسواس هم شدم ولی ... 

آرزوهام نابود شد، زندگیم نابود شده و من توان بلند شدن ندارم

با کدوم توان دیگه زوری برام نمونده 

متاسفانه طرز فکر و سبک زندگی که میخواستم جوریکه ازدواجم نمیتونم بکنم 

میتونی بسیجی بشی ۱درصد ب کنکورت اضافه میکن پذیرشتم میره بالا 

عزیزم
موفق باشی :))

مگه چطوریه ببین همه افراد توی دوران کنکور مخصوصا ماهای آخر حس میکنن توانی دیگه ندارن ولی خواهشا دوباره تلاش کن 

برای من موضوع کنکور نیست فقط 

بیماری افسردگی و وسواسم به حدی زیاد شده که نیاز به درمان داره 

فرض کن عربیو صد میزدم میگفتم شانسی زدم 😂معلمم خودشو خفه میکرد بازم همینو می‌گفتم