درسته میگن اونایی که خیلییی سختی میکشن آخرش انسان های بزرگی میشن؟؟؟
شما دیدید بوده تو اطرافیانتون؟
یا میگن اونایی که سنگدل ترین بشمار میرن یه روز مهربون ترین بودن؟ مثلا همین ابر مردای جهان
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
خار در چشم و استخوان در گلو بودن و از همه بیشتر سختی کشیدن
قربون خاک کف پای اسبشون
برا بحث نیومدیم،انشاالله برای رضای خدا.جواب ابلهان خاموشی. من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال. در هر حالی خدا رو فراموش نکنیم ، برای خوشنودی خدای مهربون کار کنیم ، نه برا دل خودمون و نه برای دل دیگران. که این است آخر عرفان .
مثلا داستان زندگی ولادیمیر پوتین رو شنیدی؟ یا آدولف هیتلر یا صدام حسین؟
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
مسلما سختی آنسان رو میسازه و ابر آنسان ها معمولا یعنی هر ابر آنسان که دیدیم مثل ...
❤️❤️
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...
او یکه و تنها در کوهستان زندگی آرامی داشت،انعکاس نور مهتاب را در چشمه بسیار دوست میداشت،دلگرمی او تنها روشنی نور مهتاب بود،وقتی آب چشمه غلتان میشد نور ماه گریزان میشد،گرفتن نور مهتاب نه کاریست آسان،همچون پرواز پرنده ای که می پرد هراسان...