سلام وقت بخیر
من کل سوالات و جواب های مطرح شده در این تاپیک را خوندم .
متوجه شدم که شما کشش هیجانی و احساسی لازم به یک مرد را نداری.
شاید حس دلسوزی کنی براش.
احتمالا حست شبیه خواهر به برادرت باشه ...
اینها را باید قبل از ازدواج واقعا دقت میکردی..
اما حالا که نکردی من بهت پیشنهاد میدم که به حرفام واقعا گوش بدی.چون هنر، ساختن یک رابطه است .نه اینکه زودی وا بدی.این کارها را انجام بده که میگم.اگر علاقه ایجاد نشد به خودت و ایشون لطف کن و جدا شو .
اول) از دی.جی کالا یا هر کتابفروشی دیگه ای کتاب " وقتی نیچه گریست " را بگیری بخونی.اگه بدردت نمیخورد پیشنهاد این کتاب را نمیدادم.باور کن به کارت میاد.
دکتری که در این کتاب هستش میره دنبال" زندکی زیست نشده اش "
مفهومی که شما شدیدا دنبالشی استارتر عزیز.
و بعد از اینکه اون زندگی را برای لحظاتی زیست میکنه متوجه میشه که باید راه رفته را برگرده ....
خیلی از ما درگیر این مفهومیم ...فکر میکنیم باید یه سری شرایط متفاوت را تجربه کنیم تا خوشحال تر باشیم...اما اکثر مواقع اینجور نیست.
دوم) شما برونگرایی و با دیالوگ و حرف زدن و گوش کردن به هیجان میرسی...همسرت به برونگرایی شما نیست .عمیق تر از شما به مسائل نگاه میکنه (از درونگراها همین انتظار هم میره)...پس دیالوگ هیجان انگیز مثل برونگراهای طنز فامیلت را ازش انتظار نداشته باش....
سوم) من در آستانه ۳۲ سالگی و کوله باری از تجربه ام.چیزی که به قطعیت بهش رسیدم اینه که:
من دنبال یک پسر شوخ و شیطون و دیالوگی میگشتم که با پر رویی بیاد من را در بر بگیره و حتی بهش بدخلقی هم میکنم بازم چرت و پرت بگه که بخندم 😶
ولی با پسری ازدواج کردم درونگرا...خیلی طول کشید کلمه عزیزم را شنیدم ازش ...خیلی طول کشید تا بهم کلماتی که میخواستم را بگه ...فوق العاده عمیقه .سختگیر و منضبط و بسیار بسیار دقیقه ...من کمی شل و ول تر میخواستم 😁...
اما این بخش "زندگی زیست نشده" را درک کردم با اون کتاب ...
اینکه قطعا اون پسرای شر و شیطون و دیالوگی و جذاب و پر رو، خیلی خیلی میتونن بهم حس عدم امنیت بدن ...
کمی در خواسته هام و نگرشم تغییر دادم .
طول کشید از همسرم خوشم بیاد .ولی عاشقش شدم😍😅
یعنی همه چی به طرز فکرت برمیگرده ...فکر میکنی ایا چه خبره پیش اون ادمهای جذاب ...خبر خاصی هم باشه حس امنیت از همسرت با این توصیفاتی که کردی قطعا بیشتر میگیری...
پسری که داره میگه نخند به فامیلاتون چون حسودیم میشه ...دوستت داره .حسادتش برات زیاده .خب این پسر روت حساسیت داره و ساده است باهاش زندگی کردنت .
فکر کن به حرفام .ببین پایان فکرات میشه ادامه دادن زندگیت یا پایان رابطه ات.
🌹