بارداریم دکترگف باید زیاد استراحت کنی.ولی همه کارای خونه کردم فقط ازحموم میترسیدم لیز بخورم هزاربار گفتم بشور نشسته.امروز با کلی شوینده شستم ازکمردرد واینا دارم میمیرم شبا کلا ۲ یکساعت اگه بتونم بخوابم سنگین شدم.صبح ک گوشیش زنگ میزنه ۵ دقیقه زودترازم بلندمیشه ومیره گوشیشو خاموش کنه باحسرت میگه خوشبحالش ک خوابه.درصورتی ک منم باهمون زنگ کوفتی پامیشم وهمیشه صبونه واسش میزارم.فقط خرید خونه میکنه واسلام بعدم منت میزاره زنای مردم میرن خرید میکنن .بخدا گاهی میگم غلط کردم باردارشدم ازش.شوهرای شما چطورین؟چکارکنم؟هرچی نصیحت هم کردم جواب نداده
بهش حسی ندارم دیگه بس کاراشو تحمل کردم از اول.اونم اصلا هوامو نداره
مواد شوینده خطرناکه نکن
همشون همینا
😑😑
😐😐
من رفتم اخرای 8،کلا کارخونه بامنه، استکانی جابجا نمیکنن، بزور بلندمیشم ولی کارام یواش یواش میکنم
نکن توام بذار گند برداره همه جارو
گوشیشم سایلنت کنه خودش پاشه😏
مردا سر بارداری خانما نمیدونم چه مرگشون میشه لج میکنن
بیخیال شو درست نمیشن
شوهرمنم هیچکار نمیکنه میگه منم سرکاربودم خستم ولی مثلا بگم کمکم غذا بذار میکنه یا مثلا میوه هارو بشور میکنه ولی سرویس بشوره یا جارو برقی و اینا نه نمیکنه. اما بهمم گیر نمیده الان دو سه روزه پام بدجور درد میکنه ظرفا همونجوری تو سینکه اصلا نگفته چ وضعیه یا حرفی نزده میگه خودت هرجور راحتی انجام بده فشار نیار به خودت
هعیییییی شوهر منم کم و بیش همینه البته بستگی به حالش داره
منم پنج ماهه باردار بودم یه هفته بهش گفتم لطفا پله هارو تمیز کن انگار نه انگار منم روز تعطیل دیدم دیگ هفته تموم شد و این انجام نداد تمام خونه رو ک تمیز کردم رفتم تو پله ها اون تو اتاق خواب پله هارو جارو جردم شستم اصلا نیومد بگه چیکار میکنی تو انقد ازش ناراحت شدم بعد ازظهرشم شنگول پاشد بریم خونه مامانم منم دیگ ریختم تو دلم هیچی نگفتم نمیخواستم بینمون بحث پیش بیاد حوصله ناراحتیو نداشتم
😂😂 مث شوهر من هیچی نمیگه میگه هرموقع بهتر شدی انجام میدی اشکال نداره غذا هم نپزم از بیرون میگیره رو خودش فشار نمیاره
البته بعضی وقتا که خیلی کم پیش میاد میبینم در حد ظرف شستن و تا حالا دوبارم خونه رو جارو کرده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز