ببین عزیزم ،
گاهی واسه آدما بیان احساسشون سخته.
من و بابام هم با هم معمولی بودیم ،
تا اینکه ازدواج کردم و جفتمون فهمیدیم چقدررررر همدیگه رو دوست داریم.
افسوس که روزگار زود از هم جدامون کرد.
تو یه سن و مقطعی پیش میاد این چیزا،
ولی یه روز رفاقتی ,پدر دختری،مودبانه بشین حرف بزن باهاش.
بگو که دوسش داری و از فرق گذاشتن آزرده میشی و...
شاید پدرت چون تو بچه ی بزرگی اصلا به ذهنش هم نرسه که تو دلخوری.