خسته شدم از همه چی
خانوادم اصرار ب طلاق دارن از بس همیشه تو خودمم
همسرم انقد مغرور ه ک مطمئنم اسم جدایی بیارم اصلا براش مهم نیست
دوسم داره ولی غرورشو بیشتر
همین الان دارم اشک میریزم نمیتونم با کسی درد دل کنم چون میگن جدا شو
دو ماهه عقد کردم
خودم دو دلم
فقط'مشاوره کمکت میکنه.
اگه با اخلاقش نمیسازی و بریاش برات بیشتر از خوبیاشه جدا شو قبل ازدواج
رو چ حسابی میگن جداشو؟
اگه عقدی غمت نباشه جدا شو مرد مغرور خیلی سخته حتی بعضیاشون برای راب طه ج نسی هم غرور دارن
فقط درکت میکنم من عاشقش بودم ولی اون میگفت اولویت من اول غرورمه بعد تو میگفت اگ غرورمو برات بشکنم مطمعن باش دیگ دوستت نخوامداشت باورت نمیشه تو ۱۸سالگی افسردگی گرفتم نه میتونسم ترکش کنم نه میتونستم ادامه بدم اخرش دیگ تموم شد الان هنوزم دوسش دارم ولی نمیخوام دیگ برگرده دلم براش تنگه ولی نمیخوام باشه اینم بدون همچین ادمایی عوض نمیشن بفکر حال خودت باش
خیلی حالم بده حتی الان با گریه و قرص خواب میخابم
مثلا ب من گفت بیا خونمون بیست دیقع دیگه اونجام
من گفتم آماده نیستم چرا زودتر نگفتی بهش برخورد
سر هزار چیز مسخره دو روز جوابمو نداد تازه بعد دو روز من زنگ زدم خییییلی بد جوابمو داد
گفتم خستع شدی ازم گفت دوس داری خسته شم اصلا برام مهم نیست میخای نباشی نباش
اصلا انگار ن انگار من زنشم
مهم نیست براش فقط غرور خودش
بخدا من بچه نیستم میدونم جدایی آخرین راهه
مشکل دیگه ک دارم ما باهم رابطه داشتیم خانوادم پرسیدن الکی گفتم نداشتیم
همش میگن چیزیو از دست نمیدی شناسنامه سفید میگیری
و بشدت تو این مسائل با خانوادم خجالتی هستم
نمیدونم چیکار کنم
مرسی عزیزم
ترو خدا دعا کن برام فقط ب ی راه حلی برسم
اصلا اون چیزی ک فکر میکردم نشد
لعنت ب این زندگی الانم
حرف دل تو گوش کن ن حرف کسی،،،دل خونه خداست ،میشکنه خیلی قشنگ میشه،،،،ببین دل ت چی میگه
