اتفاقا همین دو ساعت پیش مادرم زنگ زد گفت همه جوره پشتتم اگه میتونی بشین بی تفاوت زندگیتو بکن ولی اگه تو عذابم بیا نه مهریه نه خونه نه ماشین هیچیم هم نمیخوام فقط وجود خودت مهمه دیشب آخه تو خونمون بود دو بار علائم سکته اومد از شدت پهلو دردم به خودم پیچیده بود شوهرم به یه ورشم نبود مامانم بدجور ناراحت بود ولی من دل و جرات طلاق رو ندارم میترسم محدود بشم
چطور می‌تونه دستش رو جلوی شوهر دراز نکنه
ولی منتظره باباش بمیره که ارثیه بهش برسه ؟دستش جلوی باباش دراز باشه !
اگه اینطوریه که نباید از هیچکس توقع کنه ،،،،،حتی باباش !
دیگه حالا دوست شما خودش می‌دونه ،،،زوری که نیست،،،،هرجور راحته
ولی خیلی ها هستن که حقشون رو میگیرن و لازم دارن ،،،،
مهریه حق هست و پشتوانه زن و این مهریه بدون حکمت نیست ، !!!
مثلا زنی که با دوتا بچه جدا میشه ,,,
زنی که ارث بابا ندارع که بخواد روش حساب کنه ،،،،
زنی که سوادی ندارع بخواد کار کنه !
زنی که جوونیش رو تو زندگی گذاشته ،،،
بلاخره بعد این همه سال زندگی باید حق جوونیش رو بگیره !!خب بچه بزرگ کردن و زحماتش تو خونه !!!
پس حقش رو نگیره،،،بزاره شوهرش بره زن جدید بگیره با خونه و ماشین
بخدا کارمند دولته ، کفشش گاهی پاره میشه لباسش رنگش میره اما باز دم عید بهم 4 تومن داد گفت تازه عروسی برو لباس عید بخر هیچی برای خودش نخرید
با اینکه تصادف سنگین کرده بود 50 میلیون براش خرج برداشت، پدرشوهرم داره نصف پول خونه رو تو گرونی میده حدود 1/5 میلیارد باز بابام ازش طلبکاره
وقتی تصادف کرد و یجوری که نباید مادرم فهمید زنگ زد بهم گفت از بس بی عرضه هست شوهرت ، خانواده اش فلانن ، تو اون حال من کلی نق میزد تا دوستم عصبانی شد کنارم بودگوشی و گرفت و گفت دخترتون داره از ناراحتی گریه میکنه شما عوض اینکه خداروشکر کنین دامادتون سالمه این چیزا رو میگین؟
