بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اون عاشقم بود. پیشنهاد داد قبول کردم منم عاشقش شدم.... چون خیلی گیر میدادم کات کردیم:) بعد گفتم عوض شدم بیا باز با هم باشیم قبول نکرد. هنوز افسردم و گریه میکنم از خدا میخوام برگرده:) همین
ابراز علاقه کردم بهش اونم با بد ترین حالت جوابم رو داد
خیلی سال طول کشید تا با خودم کنار اومدم الان بی حسم نسبت بهش
و به عنوان یه آدمی که از بیرون به قضیه نگاه میکنه خوشحالم که اون عقلانی تصمیم گرفت و قبول نکرد
" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)